ما یک خانواده معمولی داریم با دیوارهای شفاف تا چهار نفر ساکنان آن هیچ گاه نتوانند خود را از چشم دیگری پنهان کنند. به این ترتیب تنهایی مغلوب می شود. زیرا چنانکه همه می دانند بدی در تنهایی خفته است.
Tagکتاب
گزیده ای از نمایشنامه تماشاچی محکوم به اعدام ماتئی ویسنی یک
ـ وکیل مدافع (رو به متهم) :
“آقا واسه یه بار هم که شده تو زندگیت نشون بده که یه مردی، این تفنگ رو بردار، برو پشت صحنه و یه گلوله تو مخت خالی کن.”
گزیده ای از کتاب یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی
و همیشه خاطرات عاشقانه، از نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین لحظه، نخستین نگاه و نخستین کلمات آغاز می شود
گزیده ای از کتاب در جبهه غرب خبری نیست اریش ماریا ریمارک
اما در مواجهه با نخستین مرگ این اعتقاد در هم شکست. مجبور بودیم درک کنیم که نسل ما قابل اعتمادتر از نسل آنهاست. آنها فقط در سفسطه و توجیه امور و زیرکی بر ما برتری داشتند. نخستین بمباران دنیایی که آنها به ما آموخته بود تکه پاره کرد و به ما نشان داد در اشتباهیم.