تئودور ژریکو برای مطالعه بیشتر آثار استادان رنسانس به ایتالیا رفت و دستاورد این سفر، به خلق صحنهی انجامید؛ حماسی و جذاب، سرشار از وحشت، مرگ، هیجان، امید و بطور کلی نمادی از رمانتیسم. صحنهای که بتواند جنبههای انسانی و سیاسی، عناصر تخیل برگرفته از واقعیت و متفاوت با آنچه که فریدریش در اثر ” درهمشکستگی کشتی امید[1]” یا ترنر در ” کشتی بردگان[2]” به آن میپردازند را داشته باشد.
اثر “کلک بازماندگان کشتی مدوسا”[3] برگرفته از واقعه تاریخی است؛روایت ناوچه دریایی سلطنتی فرانسه که در سال 1816 در سواحل سنگال و به کاپیتانی فردی که بیش از بیست سال از آخرین تاریخ کشتیرانی او گذشته بود و به دلیل روابط خود با دربار، سکان را به دست میگیرد، سرانجام کشتی دچار حادثه شده و به دلیل کمبود قایقهای نجات، حدود 150 نفر از بازماندگان، از تکههای کشتی، قایقی(کلک) دست و پا میکنند و به آب میاندازند. سیزده روز روی آب بدون مواد غذایی کافی، شناور بودند. فقط پانزده نفر زنده ماندند که از این تعداد، پنج نفر قبل از رسیدن به خشکی جان خود را از دست دادند. فاجعه غرق شدن کشتی در کنار وحشیگری و آدمخواری افراد برای نجات، شرایط را بدتر میکند. در نهایت یک کشتی درحال گذر به کمک آنها میرود.
ترکیببندی صعودی به سمت راست، در نهایت به فردی سیاهپوست به عنوان جلودار و پیشانی قایق که امیدوارانه در تلاش برای نجات است، میرسد. دلیل انتخاب سیاهپوست به تصویر کشیدن اعتراض به مسئلهی بردهداری است که آن سالها تعدادی از نقاشان نظیر تئودور ژریکو و ترنر به جنبشهای ضدبردهداری پیوسته بودند. چشم بیننده با حرکات پرقدرت قلممو از کل تابلو به مقصود نهایی و اوج اثر سوق داده میشود که استفاده از رنگمایههای سبز و سیاه، شدت فاجعهی روایتشده در آن را دوچندان میکند.
در واقع این تابلو، نمایشدهندهی انسان رهاشده به سوی سرنوشت است. تئودور ژریکو برای خلق این اثر، زمانی طولانی صرف تهیه ترکیببندیهای مختلف کرد. وی با مطالعه اجساد، با کمک یک دوست پزشک، تعدادی از اندامهای جدا شده را از سردخانه بیرون آورد و آنها را به کارگاه خود برد؛ پاها، دستها، قطعاتی از رانها، سرهای قطع شده، مطالعه امواج و سوال از بازماندگان، ترسیم و طراحی را آغاز نمود. ازمجسمههای مومی استفاده و از دوستان خود درخواست کرد تا به عنوان مدل، حالتهای مختلف فیگورها را اجرا کنند و برای طراحی از قایق نجات، نمونهای از آن را در کارگاه خود سفارش داد، گفته میشود آن روزها کارگاه وی به مرگ منتهی میشد.
دو طرح از این اثر در موزه لوور نگهداری میشود.
در نهایت این حماسه روی بومی به ابعاد حدود پنج در هفت متر، با استفاده از شیوه کیاروسکو[4] و به سبک کاراواجو[5] به تصویر درآمد. تعدادی از آنها امیدوارانه، تعدادی دیگر در حال بیرون افتادن از قایق، مردی که ناامیدانه جسد پسر خود را در آغوش گرفته و مشغول عزاداری، دیگری غرق در تفکر درباره سرنوشت خویش است، همگی اینها بیانگر جنبههای رمانتیک هستند و ردپای تابلو” دیدار بناپارت از قربانیان طاعون در یافا[6]” اثر گرو قابل رویت است.
[1] The wreck of hope
[2] The slave ship
[3] The raft of the Medusa
[4] Chiaroscuro روش کاربست رنگسایههای تیره و روشن به منظور بازنمایی حجم اشیا و جانداران، وضعیت آنها در ارتباط با فضای معین، نیز برای ایجاد جلوههای هیجانانگیز. این اسلوب در روند تحول فن نقاشی رنگ روغنی پدید شد؛ به خصوص در آثار هنرمندانی چون لئوناردو داوینچی و کردجو اهمیت یافت. بیشتر به معنای ایجاد تباین شدید میان بخشهای روشن و تاریک به منظور گیرا نمودن صحنه مصطلح است که مصداق آن را در نقاشیهای کاراواجو میتوان یافت.( پاکباز، رویین، دایرهالمعارف هنر، ، تهران، فرهنگ معاصر، 1389)
[5] Caravaggio (1571-1610)
[6] Napoleon Bonaparte visiting the plague-stricken in Jaffa
منابع
- دانشنامه سیاسی( فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی)،داریوشآشوری، تهران: انتشارات مروارید(1390)
- تاریخ هنر نوین، یورواردورهاروارد آرناسن، ترجمه محمد تقی فرامرزی، تهران: نگارستان کتاب(1389)
- دایرهالمعارف هنر، رویین پاکباز، تهران: فرهنگ معاصر(1389)
- هنر در گذر زمان، هلن گاردنر، محمدتقی فرامرزی، تهران: کاوشپرداز(1394)
- در جستجوس زبان نو، رویین پاکباز، تهران: انتشارات نگاه(1389)
- مبانی روشنگری در اندیشههای روسو، علی کرباسیزاده و فاطمه سلیمانی دهنوی، مجله حکمت و فلسفه، شماره 16(1387)
- هنر مدرنیسم، ساندرا بکولا، ترجمه رویین پاکباز… ] و دیگران [، تهران: فرهنگ معاصر (1390)
- تفتیش عقاید، دبورا بکراش، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران: ققنوس(1387)
- تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت، ترجمه احمد آرام… ] و دیگران [، جلد پنجم(رنسانس)، تهران: اقبال، فرانکلین(1337)
- https://www.louvre.fr/en/oeuvre-notices/raft-medusa
- https://www.louvre.fr/en/oeuvre-notices/opening-doors-spanish-inquisition