ینکا شونیباره
ینکا شونیباره[1] هنرمند بریتانیایی- نیجریه ای متولد 1962 انگلستان است. در کودکی به همراه خانواده به نیجریه نقل مکان می کند و در سن 17 سالگی برای ادامه تحصیل در هنر به انگلستان برمی گردد. آثار او نشان دهنده فرهنگ، استعمار، بررسی مسائلی همچون نژادپرستی و طبقه اجتماعی است و بطور خاص هویت و روابط متقابل در بین افریقا و اروپا و تاریخچه اقتصادی و سیاسی مربوط به آنها است. شونیباره به علت معلولیت جسمی برای خلق آثارش از چند نفر به عنوان دستیار و اجراکننده کمک می گیرد. آثار خود را در قالب نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، چیدمان، فیلم و اجرا ارائه می دهد.
مهم ترین ابزار در آثار ینکا شونیباره استفاده از پارچه های رنگارنگ افریقایی است. شونیباره دراین مورد می گوید: در واقع پارچه ها آنطور که مردم فکر می کنند واقعا افریقایی نیستند. آنها ثابت کردند که پیشینه فرهنگی متقابلی دارند و این اشتباه در معنا است که من دوست دارم. این نوع نگاه من به فرهنگ است، این یک ساختار مصنوعی است. پارچه ها ابتدا در اروپا برای فروش در بازارهای اندونزیایی تولید و پس از رد شدن در اندونزی در افریقا فروخته می شوند. این پارچه ها علیرغم اینکه اختراع اروپایی است توسط بسیاری از افریقایی ها در انگلستان استفاده می شود.اولین پارچه ها را روی بوم می کشد و به صورت ضخیم روی آنها نقاشی می کند یا به وسیله آنها مجسمه هایش را می پوشاند.
یکی از مهم ترین ویژگی های آثار او خلق مجسمه های بدون سر و اندازه واقعی است، به منظور پپیچیده شدن تاریخ و هویت نژادی.
ینکا شونیباره همچنین نقاشی های مشهور هنرمندان را به وسیله مانکن های بی سر با باتیک بازسازی می کند. او از این پارچه ها برای به تصویر کشیدن هنر و مد اروپایی استفاده می کند تا برخورد فرهنگی و تعامل فرهنگی در پسااستعمار را به تصویر بکشد. به عنوان مثال اثر خانم و آقای اندرز بدون سر[2] 1998 که از اثر توماس گینزبرا[3] به نام خانم و آقای اندرز بازسازی شده است.
اثر کشیش روی یخ[4] سال 2005 که از اثر کشیش رابرت واکر در حال اسکیت کردن در دریاچه دادینگستون[5] اثر هنری ریبرن[6]
اثر ونوس میلو[7] که از اثر ونوس میلو الکساندرو[8] بازسازی شد.
اثر تاپ سال 2001 که از اثر تاپ[9] فراگنار[10] بازسازی شد. استفاده از این نوع پارچه به منظور بررسی بیشتر مضامین پسااستعماری، تعامل فرهنگی و مصرفگرایی دنیای مدرن که در اکثر آثار وی مشهود است. تاپ یکی از شناخته شده ترین آثار شونیباره است، رها شدن یک زن جوان را در اوقات فراغت خود به تصویر می کشد. مانکن بدون سر است اشاره ای زیرکانه ای به سر بریدن طبقه اشراف در طول انقلاب فرانسه و توزیع مجدد قدرت و زمین. شونیباره می گوید که عدم وجود سر در مجسمه هایش مفاهیم مستقیم نژاد یا هویت فردی را حذف می کند.
کشتی نلسون[11] در یک بطری[12] سال 2010
این اثر کشتی بزرگی را نشان می دهد که از بادبان هایی ساخته شده با پارچه های رنگارنگ افریقایی داخل یک بطری بزرگ به طول 4.7 متر و قطر 2.8. 37 بادبان و80 اسلحه دارد. این بنای تاریخی نشان دهنده رابطه پیچیده افریقا با سبک زندگی و ارزش های استعماری است. این اثر اولین اثر هنری است که بطور خاص بر نمادهای تاریخی میدان ترافلگار است نصب شده است و اولین سفارش که توسط یک هنرمند سیاه پوست بریتانیایی خلق شده است.
در اثر پسر شیپوری[13] که به عنوان اثر دائمی در موزه فاندلینگ[14] قرار دارد، به خوبی استفاده از پارچه های رنگی در آثار ینکا شونیباره را نشان می دهد. کت ویکتوریایی و شلوار کوتاه، جوراب های زردرنگ روشن و چکمه های قهوه ای کوچک و متمایز. او هم قد یک پسربچه پنج یا شش ساله است و کره زمین به جای سر او قرار گرفته است. شونیباره با استفاده از کره زمین، خود را از قرار دادن پسر در یک نژاد یا فرهنگ خاصی باز می دارد و او را جهانی می داند. علاوه بر این، نام ستاره های روی نقشه با نام های نوازندگان مشهور از همه نژادها جایگزین شده است و سهم این هنرمندان در تاریخ موسیقی را تصدیق می کند. با بررسی نقشه تعداد نام هایی که منشا افریقایی دارند به شدت غالب است. اثر بر جنبه آموزشی موسیقی و نحوه استفاده از آن توسط بیمارستان، زمانی که هنوز باز بود، برای ارائه یک حرفه به ساکنان کودک تاکید می کند. برخی از بچه ها با آموختن نواختن در بیمارستان به نواختن در گروه های موسیقی نظامی ادامه دادند. در واقع، این مجسمه به قدری لطیف و قانع کننده است که بر واقعیتهای استثمارگرانه در تاریخ غرب – کودکان و همچنین مردمان مستعمره – تأکید بیشتری میکند. این موزه داستان بیمارستان فاندلینگ[15]، اولین خانه بریتانیایی برای کودکانی است که بدون سرپرست و سرپناه رها شده بودند. که هنرمندانی نظیر ویلیام هوگارث[16] و جورج فریدریک هندل[17] در ایجاد بیمارستان نقش اساسی داشتند و در سال 2004 این ساختمان به عنوان موزه بر روی عموم بازگشایی شد.
اثر تقلا برای افریقا[18] در سال 2003 شامل 14 مانکن بدون سر فایبرگلاس در اندازه های واقعی که دولتمردان مختلف هریک نشسته بر صندلی دور یک میز در حال مناظره هستند و روی میز نقشه افریقا چاپ شده است. این اثر بازسازی کنفرانس برلین سال 1884-85 است که طی آن کنفرانس رهبران اروپایی برای تقسیم خودسرانه قاره افریقا به مذاکره پرداختند که منجر به گسترش قلمرو انگلستانِ دوره ویکتوریا تا قاره افریقا شد. مانکن های بی سر اشاره به فقدان انسانیت دارد. ینکا شونیباره بیان می کند: می خواستم رهبران اروپایی را به عنوان افرادی بی فکر و اراده نشان دهم به همان اندازه که در گرسنگی شان برای آنچه پادشاه بلژیک لئوپولد دوم [19] آن را برشی از کیک باشکوه افریقایی نامید، بی فکر هستند. این اثر یک طنز ساده نیست، بلکه به وضوح رابطه بین هنرمند و اثرش را بازگو می کند. شیوه تئاترگونه اثر، راهی برای صحنه آرایی است. یک نمایش فوق واقعی که فرد را قادر می سازد وقایع تاریخی را دوباره تصور کند. او می گوید وقتی در حال ساخت آن بودم به امپریالیسم امریکا فکر می کردم و به نیاز غرب به منابعی مانند نفت و اینکه این امر چگونه مانع از الحاق بخش های مختلف جهان می شود.
به جز آثار مجسمه از نقاشان معروف، آثاری نظیر عکس و ویدیو نیز دارد از بازسازی نقاشی های معروف و ادبیات.
مانند اثر خاطرات یک شیکپوش ویکتوریایی[20] مجموعه ای از پنج عکس، تلاقی پرفورمنس و عکاسی است که داستان پراکندگی و تباهی قهرمان داستان را به تصوصر می کشد اما از جنبه اخلاقی آن اجتناب می کند. در عوض آثار شونیباره از افراط و انحطاط تجلیل می کند. در حالیکه کلیشه ای از دیگری بودن را از طریق شکل شیک پوش سیاه پوست با بازی خودش با خدمتکاران و شرکای سفیدپوست برعکس می کند. ینکا شونیباره جذابیت خود را برای شیک پوش به عنوان بیگانه ای که نظم اجتماعی را برهم می زند توصیف می کند، شخصیت پرمدعا و آگاه از موقعیت را نشان می دهد که به دنبال پذیرش در یک محیط اشرافی است. عکس های او یک روز از زندگی شیک پوش خیالی او را به تصویر می کشد که از زرق و برق، شوخ طبعی و سبک خود برای نفوذ به بالاترین سطوح جامعه استفاده می کند. از برخاستن در اواخر صبح تا کسب و کار فعالیت های اجتماعی بعدازظهر و ماجراجویی جنسی منحط در ساعت 3 صبح.
اثر Dorian Gray از کتاب با همین نام نوشته اسکار وایلد.( Oscar Wild)
[1] Yinka Shonibare
[2] Mr. and Mrs. Andrews without heads
[3] Thomas Gainsborough
[4] Reverend on Ice
[5] The Rev Robert Walker Skating on Duddingston Loch 1795
[6] Henry Reaburn
[7] Venus de milo
[8] Alexandros van Artiochie
[9] The Swing
[10] Fragonard
[11] ملقب به دریادار نلسون یکی از بزرگترین دریاسالاران امپراطوری بریتانیا بود. وی در جنگ های بسیاری از جمله نبرد ترافلگار و نبرد ابوقیر نقشی کلیدی در پیروزی بریتانیا داشت و نیروی دریایی بریتانیا در زمان او با شکست دادن نیروی دریایی فرانسه و اسپانیا سیادت کاملی بر دریاهای جهان به دست آورد. در نهایت در نبرد ترافلگار در تاریخ 21 اکتبر 1805 جان باخت.
[12] Nelson’s Ship in a Bottle
[13] Trumpet Boy
[14] Foundling museum
[15] Foundling Hospital
[16] William Hogarth
[17] George Fridric Handel
[18] Scramble for Africa
[19] Belgian king Leopold II
[20] Diary of a Victorian Dandy
منابع
yinkashonibare.com
londonartfile.com
.frieze.com
africa.si.edu
rmg.co.uk
.artsy.net