نخستین آثار جاکومتی به خوبی نشان میدهد که وی با هنر بدوی و پیش از تاریخ آشنا بوده و به مجسمههای افریقایی و هنر کهن گرایش داشته است و همچون دیگر هنرمندان از درون هنر اقوام غیر اروپایی، نوعی ساختار آرمانیشده را بکار میبرد.
Tagسورئالیسم
آلبرتو جاکومتی – قسمت چهارم
آلبرتو جاکومتی پیکرهساز، نقاش و شاعر در سال 1901 در دهکده استمپا، در مرز سوئیس و ایتالیا، در دره تنگ میان کوههای سربه فلک کشیده که سه ماه از سال، خورشید در آنجا دیده نمیشود، از پدری نقاشِ نسبتا موفق پست امپیرسونیسم و مادری روشنفکر و مدبر، به عنوان اولین فرزند خانواده شش نفریاش متولد شد.
آلبرتو جاکومتی – قسمت سوم
در مجسمهسازی سده بیستم،آنچه به چشم میخورد خیالپردازی است که موضوع اصلی یعنی سر و پیکره آدمی همواره با سادهنمایی یا دستکاری کوبیستی دچار تغییر و در نهایت عنصری در آثار باقی میماند تا مخاطب با دیدن آن پی به ظاهر انسانی ببرد.
آلبرتو جاکومتی – قسمت دوم – سورئالیسم
شیوه و جنبشی که منشا آن را در ادبیات میدانند و توسط آپولینر شاعر فرانسوی بکار برده و سپس وارد هنرهای تجسمی و در پی ایجاد شکاف در دادائیسم و با ارایه نظریههای آندره برتون3 در سال 1924 آغاز شد.
آلبرتو جاکومتی – قسمت اول
آنچه که بعد از جنگ جهانی اول به وقوع میپیوندد، بهعنوان مثال پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه، باعث دگرگونی چهره جهان میشود. امیدها و خوشباوریها در محافل بورژوازی پایان میپذیرد و بحران اقتصادی چهره خشن خود را نشان میدهد.
گزیده ای از کتاب میرا کریستوفر فرانک
ما یک خانواده معمولی داریم با دیوارهای شفاف تا چهار نفر ساکنان آن هیچ گاه نتوانند خود را از چشم دیگری پنهان کنند. به این ترتیب تنهایی مغلوب می شود. زیرا چنانکه همه می دانند بدی در تنهایی خفته است.