اثر دیگری که در موزه لوور نگهداری میشود با نام ” گشودن دربهای تفتیش عقاید اسپانیا[1]” که قطع به یقین جز آخرین آثار تئودور ژریکو است؛ طرح اولیهای ناتمام برای تابلویی که هرگز شروع نشد. این طرح گواهی است بر تعهد تئودور ژریکو به سیاست لیبرال در اواخر عمر.
انقلاب 1688 که نخستین انقلاب لیبرال تاریخ است، آزادیهایی را که در آن قرن بدست آمده بود استوار کرد و صورت قانونی داد.این نوع لیبرالیسمی که از آن هواداری میشد، اساسا جنبههای انتقادی و منفی داشت و آزادیهای اجتماعی در برابر هرگونه دخالت دولت و به ویژه شاه، پشتیبانی میکرد وهدفهای آن بیشتر سیاسی بود تا اقتصادی و در میان هدفهای سیاسی آن بعضی ازمهمترین اصول حکومت قانونی لیبرال قرار داشت، مانند آزادی بیان و حق مخالفت، اصل حکومت قانون و تفکیک قوا. پس از این مرحله، نظریه لیبرالیسم اقتصادی هم به عنوان کاملکننده لیبرالیسم سیاسی تکوین شد. به عقیده آنها مکانیسم خودکار بازار اقتصادی، که قانون عرضه و تقاضا اداره کننده آن است، بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید درآن وارد شود. اما بازار آزاد اقتصاد و سودجوییِ بی اندازهی افراد نه تنها چشمداشتهای پیشروان جنبش لیبرالیسم را بر نیاورد، بلکه همراه با پیامدهای انقلاب صنعتی، آثار شومی از حیث نابرابری های اجتماعی و اقتصادی به بارآورد که مهمترین آن به وجود آمدن تودههای انبوه کارگران محروم و تهیدست در کارخانههای جدید بود. فشار نیروهای جدید اجتماعی، لیبرالها را واداشت که در لیبرالیسم افراطی بازنگرند و حدودی از دخالت و نظارت دولت را برای سود همگان بپذیرند.لیبرالیسمی[2] که در سدههای هجده و نوزده در اروپای قارهای و انگلستان اوج گرفت، از به هم پیوستن عوامل گوناگون اجتماعی و اقتصادی و نظری و فلسفی پدید آمد و پیشرو آن لیبرالیسم انگلیسی بود که پایهاش بر سنت قانون عرفی، پارلمان و مسالمت آمیزی جنبش دینپیرایی[3] در انگلستان بود.
اوج جنبش لیبرالیسم اقتصادی میانه قرن نوزدهم بود که در آن زمان لیبرالها با تنظیم قانون کار مخالفت میکردند، ولی پس ازآن بسیاری ازمقررات نظارت دولت به خاطر منافع عمومی، مانند مقررات بهداشت و بیمههای اجتماعی و همچنین وجود اتحادیههای کارگری را پذیرفتند.[4]
انقلابهای لیبرالها در اروپا، در آلمان آغاز و سپس به ایتالیا و در نهایت به اسپانیا رسید. در ژانویه 1820 لیبرالیسمهای اسپانیا از شاهزاده خواستند که قانون اساسی 1812 را از نو اجرا کند و چند ماه بعد توانستند برای اعمال قانون اساسی مبارزه و تلاش کنند و سرانجام بر سلطنتطلبان پیروز شوند.
پیروزی طبقه متوسط و به ثمر رسیدن لیبرالیسم و آغاز انقلاب صنعتی، در واقع همان جریانی بود که در سال 1688 در انگلستان رخ داد، اما میتوان شروع اوج تحولات عظیم اجتماعی که درسالهای 1830 و 1848 رسیده بود را از سالهای 1820 دانست.
این عقاید در تابلوی تئودور ژریکو نمایش داده میشود؛ بیان وقایع زمان و پیروزی لیبرالیسم.
جمعیت قربانیانی که از زندانهای تفتیش عقاید فرار میکنند و اعتراض وی به زندانهای مملو از افراد در حال بازجویی، شکنجه و در انتظار اعدام.
پایههای دادگاه تفتیش عقاید در اروپا در دورهای که از آن به عنوان قرون وسطی نام برده میشود، بازمیگردد. دورانی که به سبب بهبود شرایط مادی، ایجاد صنایع جدید و گستردگی شهرها و راههای ارتباطی، موجب جابجایی افراد در سرزمینهای مختلف شد و به دنبال آن همنشینی فرهنگها و عقاید، زمینههای تغییر درباورهای مردم را ایجاد کرد. این دادگاهها با هدف برخورد با جنبشهای اصلاحطلبانه که از نظر کلیسای کاتولیک بیدینی محسوب میشد، ایجاد شد. در این دوران کلیسا و مذهب اهمیت فراوان یافت. کلیسا که علاقمند بود دامنه فرمانروایی خود را بسط دهد، برای مردم و نحوه زندگی آنها تصمیم بگیرد و مردم را مجبور به رعایت از فرامین کلیسا کند. دستور داده شد دین مسیحیت، دین رسمی اعلام شود و هرکس که از آن سرپیچی کند باید اسپانیا را ترک کند، در غیر اینصورت مجازات خواهد شد، اما زمانی که مردم از فساد درون کلیسا آگاهی یافتند، کلیسا مجبور شد با جدیت روش تازهای پی بگیرد؛ تفتیش عقاید در واقع راهی برای شناختن مخالفان کلیسا به حساب میآمد و خود را مدافع مسیحیت کاتولیک میدانست، اما مسیحیتی بسیار بنیادگرا، خشن که به موجب آن مخالفان شکنجه میشدند و هرآنکس که به فرمانروایی لطمه وارد میکرد از میان برداشته میشد.
یکی از صحنههایی که تئودور ژریکو به نمایش میگذارد، محکومان این دادگاه هستند، تابلو به سه صحنه قابل تقسیم است. ستونی کوتاه شده در تصویر و زنجیرهای متصل به آن نمایی از زندان و و ظلم و محل بسته شدن یا شکنجه را نشان میدهد. یک زندانی که پشت به بیننده درمرکز زانو زده، یادآور شخصیت اثر رافائل[5] ” آتش در بورگو[6]” و گویی حالت دعا یا اعتراض و التماس به خود گرفته است.
در پس زمینه جمعیت زیادی از فیگورهای نامشخص به زندان داخل یا از آن خارج میشوند. در سمت راست، مردی در زنجیر درحال ملاقات با خانواده خود است و کلاه فریژی که نماد انقلاب فرانسه و آزادی است برسر دارد نمایانگر بدست آوردن آزادی اوست، هم از زندان و هم از سلطنتطلبان.
در صحنه سوم، در سمت چپ در پس زمینه زوجی یکدیگر را به آغوش گرفته که یادآور بوسه کوپید[7] هستند. کمی جلوتر از آنها سه مرد طراحی شدهاند که دو نفر از آنها در حال کمک کردن به پیرمرد دردمندی هستند که قادر به راه رفتن نیست. این قسمت از کار، نسبت به بخشهای دیگر اثر، با ظرافت و دقت بیشتری طراحی شده است. تلاش نقاش را برای تغییراتی که در جامعه در حال وقوع است، نشان میدهد. تغییراتی به سوی پیروزی لیبرالها و شکست دادگاههای تفتیش عقاید.
آنچه به عنوان رمانتیسم درفرانسه می شناسیم با رمانتیسم باقی اروپا (آلمان و انگلستان) متفاوت است. تئودور ژریکو یکی از بهترین نمونه های هنرمندان رمانتیسم محسوب می شود که برخلاف سایر هنرمندان این جنبش آرمان های خود را همچون نِئوکلاسیکها و به گونهای آرمانی به نمایش نگذاشت و سعی در بیان احساسات بطور مستقیم نه فقط بصورت تصویرسازی داشته و بطور خاص به حادثه و واقعگرایی تاریخی بسنده میکند که در آثار بعد از او، هنرمندان این جنبه را دستخوش تغییراتی قرار میدهند.
[1] The opening of the doors of the Spanish inquisition/ The liberation of the prisoners of the inquisition
[2] Liberalism
[3] Reformation
[4] خلاصهای است از آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی،تهران: مروارید، 1373
[5] Raphael (1483-1520)
[6] The fire in the Borgo (1514)
[7] Cupid and psyche
منابع
- دانشنامه سیاسی( فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی)،داریوشآشوری، تهران: انتشارات مروارید(1390)
- تاریخ هنر نوین، یورواردورهاروارد آرناسن، ترجمه محمد تقی فرامرزی، تهران: نگارستان کتاب(1389)
- دایرهالمعارف هنر، رویین پاکباز، تهران: فرهنگ معاصر(1389)
- هنر در گذر زمان، هلن گاردنر، محمدتقی فرامرزی، تهران: کاوشپرداز(1394)
- در جستجوس زبان نو، رویین پاکباز، تهران: انتشارات نگاه(1389)
- مبانی روشنگری در اندیشههای روسو، علی کرباسیزاده و فاطمه سلیمانی دهنوی، مجله حکمت و فلسفه، شماره 16(1387)
- هنر مدرنیسم، ساندرا بکولا، ترجمه رویین پاکباز… ] و دیگران [، تهران: فرهنگ معاصر (1390)
- تفتیش عقاید، دبورا بکراش، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران: ققنوس(1387)
- تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت، ترجمه احمد آرام… ] و دیگران [، جلد پنجم(رنسانس)، تهران: اقبال، فرانکلین(1337)
- https://www.louvre.fr/en/oeuvre-notices/raft-medusa
- https://www.louvre.fr/en/oeuvre-notices/opening-doors-spanish-inquisition