آلبرتو جاکومتی – قسمت چهارم

آلبرتو جاکومتی پیکره‌ساز، نقاش و شاعر در سال 1901 در دهکده استمپا، در مرز سوئیس و ایتالیا، در دره تنگ میان کوه‌های سربه فلک کشیده که سه ماه از سال، خورشید در آنجا دیده نمی‌شود، از پدری نقاشِ نسبتا موفق پست امپیرسونیسم و مادری روشنفکر و مدبر، به عنوان اولین فرزند خانواده شش نفری‌اش متولد شد.

آلبرتو جاکومتی – قسمت سوم

در مجسمه‌سازی سده بیستم،آنچه به چشم می‌خورد خیالپردازی است که موضوع اصلی یعنی سر و پیکره آدمی همواره با ساده‌نمایی یا دستکاری کوبیستی دچار تغییر و در نهایت عنصری در آثار باقی می‌ماند تا مخاطب با دیدن آن پی به ظاهر انسانی ببرد.

آلبرتو جاکومتی – قسمت دوم – سورئالیسم

شیوه و جنبشی که منشا آن را در ادبیات می‌دانند و توسط آپولینر شاعر فرانسوی بکار برده و سپس وارد هنرهای تجسمی و در پی ایجاد شکاف در دادائیسم و با ارایه نظریه‌های آندره برتون3 در سال 1924 آغاز شد.

آلبرتو جاکومتی – قسمت اول

آنچه که بعد از جنگ جهانی اول به وقوع می‌پیوندد، به‌عنوان مثال پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه، باعث دگرگونی چهره جهان می‌شود. امیدها و خوش‌باوری‌ها در محافل بورژوازی پایان می‌پذیرد و بحران اقتصادی چهره خشن خود را نشان می‌دهد.

آنیش کاپور – قسمت دوم – هنر مفهومی و مجسمه‌ سازی

در زمینه مجسمه‌سازی معاصر نیز در خلال سال‌های دهه 1960، تحولات بنیادینی به وقوع پیوست؛ بسیاری هنرمندان از پایان دهه 70 وارد ماجراجویی‌های بی‌انتهایی در بهره‌گیری از امکانات و استراتژی‌هایی شدند که رسانه‌ها معرفی کرده بودند یا با آنها شناخته می‌شدند

آنیش کاپور – قسمت اول – هنر مفهومی

هنرمندان مفهومی، انگارها و اطلاعات مورد نظرشان را به مدد مواد گوناگون و ناهمخوان همچون: مقاله، عکس، نمودار، نقشه، فیلم سینمایی یا ویدیویی و نیز از طریق زبان گفتاری به مخاطبان انتقال می‌دهند که در آن مشارکت ذهنِ تماشاگر را بیش از چشم و عاطفه‌ی او می‌طلبد.

مولفه‌های هویت در آثار رابرت گابر- قسمت ششم و پایانی

آنچه می‌توان به عنوان ارتباط هویت و آثار وی اشاره کرد، منطبق بر تعاریف هویت از دیدگاه روانشناسی وجامعه‌شناسی است. به نظر می‌رسد وی سعی نموده تا با آنچه از نظر فرهنگی، مذهبی و سیاسی در دوران زندگی‌اش و به خصوص کودکی روزگار گذرانده، همگی را در آثارش به عرصه نمایش گذاشته است.

مولفه‌های هویت در آثار رابرت گابر- قسمت پنجم

نظام ارزشی که ظهور مدرنیسم را باعث شده بود از همان مراحل آغازین در حال از هم‌پاشی بوده است ، بسیاری از مجموعه‌داران به سوی شهر نیویورک که به عنوان مرکز ثقل تبادلات آثار هنری بود، جذب شدند.بسیاری از هنرمندان اروپایی که مورد علاقه آنها بودند در واقع کسانی بودند که بالاجبار به نیویورک مهاجرت کرده بودند